Unknown
يكشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۹:۳۱ ق.ظ
این روز ها از حال و احوال خودم سیرم
در آینه هایی کدر در حال تکثیرم
افکار پوچی در سرم زنجیر می بافد . . .
گویی برای ذهن خود هم دست و پاگیرم
فریاد هایم شهر را بیدار خواهد کرد . . .
از بس گله دارد دلم از دست تقدیرم
دیروز با من اهل دنیا مهربان. . . امروز . . .
طوری به من زل می زنند انگار واگیرم
رم کرده اسب ِ سرکش ِ خواب و خیال من
بیچاره من ، بیچاره دل ، بی چاره تعبیرم
سر را به روی ریل ِ آهن می گذارم. . . وَ
از روزگارم انتقامی سخت می گیرم
دیگر برایت شعر هایم را نخواهم خواند . . .
وقتی کنار خط پایان بی تو می میرم
در آینه هایی کدر در حال تکثیرم
افکار پوچی در سرم زنجیر می بافد . . .
گویی برای ذهن خود هم دست و پاگیرم
فریاد هایم شهر را بیدار خواهد کرد . . .
از بس گله دارد دلم از دست تقدیرم
دیروز با من اهل دنیا مهربان. . . امروز . . .
طوری به من زل می زنند انگار واگیرم
رم کرده اسب ِ سرکش ِ خواب و خیال من
بیچاره من ، بیچاره دل ، بی چاره تعبیرم
سر را به روی ریل ِ آهن می گذارم. . . وَ
از روزگارم انتقامی سخت می گیرم
دیگر برایت شعر هایم را نخواهم خواند . . .
وقتی کنار خط پایان بی تو می میرم
۹۰/۰۲/۱۸
خیلی خوش حال میشم سری هم به من بزنید