هلالی جغتایی ...
چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۲۰ ق.ظ
ترک یاری کردی و من همچنان یارم ترا
دشمن جانی و از جان دوست تر دارم ترا
گر به صد خار جفا آزرده سازی خاطرم
خاطر نازک به برگ گل نیازارم ترا
قصد جان کردی که یعنی دست کوته کن ز من
جان به کف بگذارم و از دست نگذارم ترا
گر برون آرند جانم را ز خلوتگاه دل
نیست ممکن جان من کز دل برون آرم ترا
یک دو روزی صبر کن ای جان بر لب آمده
زآنکه خواهم در حضور دوست بسپارم ترا
اینچنین کز صوت مطرب بزم عیشت پر صداست
مشکل آگاهی رسد از ناله ی زارم ترا
گفته ای خواهم "هلالی" را به کام دشمنان
این سزای من که با خود دوست تر دارم ترا
۹۲/۰۱/۲۱
برای انتهای حرفهایم
نمی دانم را
برایم تکرار می کند .................!!