در غریبی پنجه حسرت به دیوار کشیدم غریبی نکشیدی که بدانی چه کشیدم
چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ
امشب به رسم عاشقی یادی ز باران می کنم
در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت می کنم
امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد
آیا تو هم یاد منی در این غم شب های درد؟...!
۹۲/۰۷/۲۴
از یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی ، می بُری
از یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی ، زیادی هستی .