کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب


خداوندا ؟ دُعا میکنم :

در این آخرین روزهای سال دل همه بنده هایت را

چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو دهی

که هر جا تردیدی هست ایمان ،

زخمی هست مرهم؛  نومیدی هست امید

و هرجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد ... الهــی آمین



پیشاپیش تبریک میگم سال نورو خدمت همه شما دوستان بزرگوارم؛

امیدوارم سالی پر برکت ،همراه با  سلامتی و دلخوشی

در کنار خانواده ی محترمتون داشته باشین . . .

عاقبت بخیـــــــــر باشین «ان شا الله »

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۵
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

نظرات  (۱۶)

۲۶ اسفند ۹۲ ، ۰۶:۲۷ حمید عسکری (کوچه های باران خورده )
ای دوست ای حریم شکسته ی حضور
امروز سردم ؛ ساکت و ابری
از گرمی خورشید برفرق جمله های
عاشقانه ام خبری نیست !!!
امشب هوا ، هوای منو توست
روزهای برگ ریز پاییزی روزهای منو تو...
از قار و قیل کلاغان خسته بر چنار کوچه ام
تا روزهای رفته به پاییز ...
پیوند روزهای منو توست
باشد؟!!!
باشد؟!!!
باشد؟!!!
ای دوست... ای که بسته ای در یچه ی حضورت را
به لحظه های بی کسی من ...
وقتی در کنار پنجره ای نشسته ای
و باران با سر انگشت خیالش می کوبد
و دل بسته ای به مستی(( باران ))
و میکوبد بر دریچه قلبت ...
در زلالی اشکهایت ، کنار پنجره ...
من را کمی به یاد بیاور
فقط کمی مرا به یاد آور...
فقط کمی ...
فقط کمی...
این رمز بی صدای منو توست
باشد؟!!
ای دوست ای امید نگسسته در قلب کوچه های باران خورده
جایی که گم شده ام !!!
جایی دوری نیست !!ااما هست و میزند آرام برایم
قلبت را همیشه گرم نگهدار
آن قلب آشنای ناگسستنی منو توست .

امیدوارم سال پیش رو سالی پراز موفقیت در کنار خانواده محترم باشه .
گستاخی وبی احترامی اگر از اینجانب دیدید به بزرگواری ومتانت خودتون ببخشید .
گربه سرم گذر گنی سر فکنم برای تو .
عیدتون مبارک ایام به کام
بهار تکرار گل است و بهشت تکرار بهار

اگر در این سال جدید بهار را با ضریب

بی نهایت در

خود تکرار کنیم

بهشت همین جاست.

پــــیـــــشــــــاپــــیــــش " عید نوروز " مــــبـــارکــــــــــــ
۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۳۳ حمید عسکری
خداوند بهترین چیزها را به کسانی می بخشد که انتخابها رو به او واگذار میکنند .
سلام هم استانی گرامی دوست گرامی وبانوی از حنس ناب انسانیت .نگاه زیباتون همیشه برام قابل احترام بوده وخواهد بود انسانهای پاکی همچو شما ابروی این زندگی واین فضا هستین آبرویی که به هیچ قیمتی نمی فروشید .
سال گذشته سال بدی نبود از کوچه های خاکی شهر به کسانی رسیدم که به من درس دادن تا اندیشه ام رو پاکتر کنم تا عشق خاصیت من باشد نه رابطه ای من باکسی .ممنونم از حضور همشیگیت و مهربانانه ات به دور ازتموم هیاهوی مردمان این شهر .
آرزو میکنم تنی سالم ؛ دلی شاد ؛ وخاطری آسوده در سال جدید برایتان .
عیدتان مبارک ایام به کام
۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۳۶ کوچه های باران خورده
تو خودت ، داغِ دلِ هر نفس از بارانی ...
احسنت به شما در انتخاب این شعر بسیار زیبا سالی خوبی در کنار خانواده محترمتان داشته باشید .
۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۲۱ حمید عسکری
عمق نگرانی های ما ؛ فاصله ی مارا از خدا نشان می دهد .سال خوبی داشته باشید
تنها خداست که میداند
“بهترین”
در زندگیت چگونه معنا میشود!
من در سال نو آن بهترین را برایت آرزو میکنم.
**نوروزت مبارک**
عید است ولی بدون او غم داریم
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
اینگونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج
سال نو مبارک...
خوش به حالت حوا
خودت بودی و آدمت وگرنه آدم تو هم هوایی میشد ...
رسم “خوب” ها همین است

حرف آمدنشان شادت می کند و ماندنشان

با دلت چنان می کند که هنوز نرفته ، دلتنگشان می شوی !
۰۹ فروردين ۹۳ ، ۰۳:۵۱ گیلان سرای من
شب است و در بدر کوچه های پر دردم،
فقیرو خسته بدنبال گمشده ام میگردم،
اسیر ظلمتم، ای ماه پس کجا ماندی؟؟؟؟؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم....
برای تعجیل در فرجش صلوات
««الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»»
۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۷:۱۹ کوچه های باران خورده
آسمان آبی بود
همه جا شادی بود
غم کناری به نظاره شادی بود
غم از شادی من دلشاد بود
نگرانی ، بیکار در ورای دوردستها راه میرفت
گرگ همراه بره میکرد چرا
شیر هم خجل از کشتن بود
جویبار مست در بین گندمزار شادی میکرد
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد

، ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم ،

به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم...
من،
تمامِ تنهاییِ بودنِ بدونِ حضورِ تو در این سفر را،
به امیدِ رسیدن به لحظه‌ی شیرینِ دیدار تو،
پشتِ سر گذاشته‌ام.
لذتِ دیدارِ تو بعد از روزهای روز ندیدنت،
از نوعِ کلمه‌ها نیست.
حضورِ تو در زندگیِ من از نوع چیزی نیست.اصلا
چیز دیگریست....
اجازه . . . !
اشک سه حرف ندارد ، اشک خیلی حرف دارد...
با عرض سلام . من وبلاگ شما رو لینک کردم. خوشحال میشم شما هم سایت منو لینک کنید با تشکر.
۲۴ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۳۲ دوست و اشنای رفتنی
دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین
شکوه جادوی رنگین کمان فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود


سال خوبی داشته باشی رفیق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی