نگاهم برکه ی بی ماه دلم یک شعر بارانی ست ...! { پرویز صادقی }
جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۲ ب.ظ
خودم سکوتتـــ را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی،
گــــــــــاهی...
همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت...
روی زمستان را هم کم می کنـــــــــد ... !
۹۳/۰۳/۰۲
رفته زیاد و خاطر قلبم ؛سراغ ها
دلم نذر کرده بودم که حاجتت روا شود
با نور سبز رنگ دل چلچراغ ها
از من فراری اند تمام پرنده ها
همچو ترسکی کانده ام میان باغ ها
در کوچه شهر قدم زدم شبی
کم نور گشته بود تماما چراغ ها
از بس که از فراق سرودم دلم گرفت
یک لحظه هم بانو ؛ تو بگو از فراغ ها
آری جدایی ات داغ بر دلم گذاشت !!
مانده است روی سینه ی من داغ داغ ها!!!
ح-ع