از من بر دلت
جز نقشی کشیده بر غبار اینه نیست.
افسوس.!
ذایل گشتم از ذهنت
چون کینه ای در دل یک کودک
زود......
من در حیرت ازینکه:
چه زود دیر میشود....!
از من بر دلت
جز نقشی کشیده بر غبار اینه نیست.
افسوس.!
ذایل گشتم از ذهنت
چون کینه ای در دل یک کودک
زود......
من در حیرت ازینکه:
چه زود دیر میشود....!
امروز تولد من است 1389....... روز به این دنیا پا گذاشتن است1361
امروز تولد من است ...... شاید برای اولین بار در دل یکی جا گرفتن است.دوستت دارم
اینم کیک تولدمه
دوستون دارم ممنونم که اومدین پیشم...
خدای من!
این دانه به خاک نشسته را بی آب و آفتاب تو، کجا سر شکفتن هست و
این غریب و خسته را بی ماهتاب لطف تو کی پای رفتن؟
خدایا!
این شکاف تنهایی را جز چشمه سار جاودان مهر تو پر نمی کند و غنچه
حوائجم بی باغبانی تو شکفته نمی شود و غبار اندوه از چهره غمزده ام
جز باران رحمت تو نمی شوید و سموم نفسم را جز تریاق رأفت تو درمان
نمی کند
خدایا!
دلی که عمری به دنبال تو گشته مگر جز در میان دستهای تو قرار می گیرد؟
و پایی که در هر قدم توان از تو گرفته و با سنگ و خار و خاشاک به شوق
تو در آویخته به چه امید در دیار غیر رحل اقامت افکند؟
اشک اضطرار مرا چه چیز جز دستهای پاسخ تو خواهد سترد؟ و این قلب
درد آغشته از فراقت را چه چیز جز نسیم مهر تو جان خواهد بخشید؟
خدایا!
زنگار گناه از آیینه دل چه چیز جز عفو تو خواهد زدود؟
خدایا!
این جگر سوخته در آتش هجرانت را و این جان گداخته در زیر تشعشع
سوزان فراقت را هیچ چیز جز خنکای نسیم وصل تو آرام نمی کند.
من اینک امید از هر چه غیر تو بریده ام و بر در خانه کرم تو به تضرع
ایستاده ام.
خدای من!
مرا از تو چشم یاری هست و همو مرا بدینجا آورده است.
اینجا، که گرد گامهای تو بر صورت خسته من نشیند و بوی بهار تو در
مشام درختانِ به خشکی گراییده من بپیچد.