صـدا صـدای دَر و مـادری که پشـتِ دَر است
صدا صدای شکستن ، دَری که شعله ور است
حــرامــزاده چـنــان با لـگـــد به دَر کوبـیــد
که بارِ شیشه شکست و دو دست، روی سَر است
شکـسـت بـالِ کـبـوتــر، بـیـا بـرس فـضّــه
بیا که سهمِ تو این خرده های بال و پَر است
هدف علی ست و زهــرا سِپَر برای علی
تـمـامِ نقـشـه ی آنهـا برای یک نـفـر است
رسیـد وقـتِ جـدالـی کـه نـابـرابـر بـود
رسید وقتِ همان لحظه ای که پُر خطر است
طناب، دستِ علی بود و فاطمه بی حال
به هوش آمده زهرا، ز قصّه بی خبر است
کجاست حیدرِ من؟ فضّه مرتضایم کو؟
دَوید با نفسِ خسته ای که پُر شَرَر است
گرفت شـالِ علی را و سَـدِّ راهـش شد
توانِ فاطمـه در این میانه بیشـتـر است
غلافِ خنـجـرِ قُنفُذ نبـود، می دیــدنـد
مقابلِ یَلِ حیـدر، تلاش، بی ثمـر است
یکی دو ضربـه به بـازو، امـامِ او را بُـرد
نگاهِ خستـه ی زهـرا، شبیهِ مُحتَضَر است
نَبَـر علیِ مــرا، او تـمــامِ جـانِ مـن است
صدا صدای ضعیف و صدای مختصر است
سلام ام ابیــها، منـم، گــــدای شما تمام بـود و نبود جهان فــدای شما
سلام حـامیِ حیــدر، سلام جان علی سـلام مــادرِ مظلوم شیعیان عـلــی
صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین السلام علیک یا سیده نساء العالمین