کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

6بهمن ماه به سال 1375خورشیدی ساعت4/5 عصر سرد زمستان

رسید به زمین٬با اولین مکش اکسیژن به ریه هایش صدای گریه اش بلند شد

نمی دانم شاید لحظه ای دلش برای سرزمینی در آن سو تنگ شده بود

شاید با درک گرمای آغوشم آن سو را به فراموشی سپرد

ومن در گوشش نوای عشق نجوا می کردم

ستاره ی آسمان زندگیمان امسال 6 سال از درخشش تو می گذرد.

ومن با قلبی لبریز از شکر وسپاس پروردگار عاشقانه تو را در آغوش می فشارم

تو بخش دیگری از احساسات نهفته در وجودم را به من شناساندی.

تو وجود مرا از نو با مطلعی تازه سرودی

تو تنها کسی هستی که مرا "مادر"نامیدی.

 ... تولدت مبارک عزیز مادر...

  صدای یک پرواز ، فرود یک فرشته ، آغاز یک معراج ...و شروع یک زندگی...

سبزترین لحظات رو برات آرزو میکنم قشنگ مامان...

تولـــــــــدت مبــــــارک حسین جوووون

۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۲۹
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ