نی کسایی...
دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۸۹، ۰۹:۳۵ ق.ظ

دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن
به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ی ما بین و دلگشایی کن
دلی چو آینه دارم نهاده بر سر دست
ببین به گوشه چشمی و خود نمایی کن
ز روزگار میاموز رسم بی وفایی را
خدای را که دگر ترک بی وفایی کن
بلای کینه دشمن کشیده ام ای دوست
تو نیز با دل من طاقت آزمایی کن
شکایت شب هجران که میتواند گفت
حکایت دل ما با نی کسایی کن
بگو به حضرت استاد ما به یاد توایم
تو نیز یادی از آن عهد آشنای کن
نوای مجلس عشاق نغمه دل ماست
بیا و با غزل سایه هم نوایی کن
>
۸۹/۰۷/۱۹