رسم وفا بیاموز . . .
السلام علی الرضیع الصغیر
________________________________
سلام بر ان شیر خواه کوچک
شهادت پاره جگر سید الشهدا
کودک شیرخواری که بیش از شش ماه نداشت در حرم امام حسین بود.پس از شهادت علی
اکبر یک مرتبه صدای زنان خیام بلند شد امام آمد فرمود شما را چه شده گفتند طفل شیرخوار
سه روز است آب نخورده و از شدت عطش خود را به زمین انداخت امام، شیرخوار خود را
گرفت و سردست بلند کرد عرض کرد پروردگارا تو می دانی غیر از این کودک کسی را
ندارم و این شیرخوار از شدت عطش بر خود می پیچید،آنگاه برد طرف لشکر و برای او آبی
خواست.
فبینما هو یخاطبهم اذ اتاهم سهم مسموم له ثلاث شعب من شقی میشوم لعنة الله علیه فذبح الطفل
من الاذن الی الاذن.
هنوز سخن سیدالشهدا تمام نشده بود که تیر سه شعبه زهرآلود عقید بن سمعان یا حرملة بن
کاهل اسدی بر گلوی از گل نازکتر علی اصغر نشست پدر دید فرزندش چون ماهی به خود می
غلطد و خون جاری شد دست برد زیر گلوی علی اصغر و خون او را گرفت به جامه مالید و
به آسمان پاشید و عرض کرد خدایا شاهد باش این قوم بر ذریه پیغمبرت رحم نکردند.
شیرخواره را به سینه چسباند در حالی که خون جاری بود و عقب خیام برد و دو رکعت نماز
خواند و دفن کرد و اشعاری بسرود.
مسعودی و ابوالفرج اصفهانی و طبری نوشته اند چون امام حسین علیه السلام تنها ماند دیگر
از مردان جز علی بن الحسین علیه السلام کسی را نداشت آمد با عبدالله رضیع وداع کند او را
گرفت ببوسد در حال بوسه تیری از گوش امام گذشت و به گلوی نازک علی اصغر نشست و
بعضی هم نوشته اند که امام این کودک را دید از تشنگی به خود می پیچد به میدان برد سر
دست بلند کرد گفت ای قوم این شیرخوار من محتاج آب است با یک شربت آب خطر مرگ او
را بر طرف کنید هنوز سخنش تمام نشده بود که تیر دشمن آمد و او را به خون آغشت و
امام او را پشت خیام دفن کرد ولی دشمن بی شرم او را بیرون آورد و سر حضرت علی
اصغر را هم بریدند و جزء اسرا به شام بردند.
امام حسین علیه السلام برای هیچ کس روز عاشورا نماز نخواند مگر برای این طفل و هیچ یک
از شهداء را دفن نکرد مگر علی اصغر علیه السلام و خون او را نمی گذاشت به زمین برسد
و بسیار در شهادت او پریشان شد و به خدا شکایت این مردم را کرد...
دریا شده تشنه ی بوسه از لبان کودکی
متحیر مانده عالم از کمال کودکیکودکی قصد شهادت کرده در دشت بلا
او که مهرش می کشد ما را به سوی کربلا
کودکی شش ماهه در آغوش ِ شاه عاشقان
درک ِ وصف او نکردند شاعران و کاتبان

نام او نام امیر مومنان است ، یا علی
تشنه لب جان می دهد تا که وفاداری کند
با شهادت از خداوند او هواداری کند
او عجب رسم ِ وفا آموخته از بابای خویش
او که رسم ِ عاشقانست این همه آوارگیش
او که نامش تا همیشه در دل و جان مانده است
او حسین است آنکه در راه خدا جان داده است
یا علی گو تا ابد رسم وفا از او بگیر
راه حق را پیشه کن ماننده اصغر تو بمیر...