۩۩ محرم آمد و روزم عزا شد ، حسینم وارد کرببلا شد ۩۩
محرم، اشک، دخیل
عاشق ناله های نینوایی و عاشق نغمه های کربلایی.
و دست ها، به تمنای عشق باز می شوند.
جلوه ای آسمانی به خود می گیرد.
در عمق صدایش نشسته است.
ماه تماشای قامت زیبای حضرت علی اکبر علیه السلام ،
ماهِ آرزوهای قشنگ
حضرت قاسم علیه السلام
و ماه عروج دست های آب آور حضرت عباس علیه السلام .
ماه غمبار اسیران، ماه نیزه، ماه نِی و ماه خونبار شهیدان است.
غربت دیرینه ی ما را که آکنده از اندوهان تو است، بپذیر عطر نامت،
از کربلای دل ها به مشام می رسد و کوچه های تخیّل را به مرثیه خوانی دعوت می کند،
مولای من، یا اباعبداللّه !
زینب علیهاالسلام ! که اگر نبود عشق تو،
زندگی بیهوده بود.

خون خدا را بر آسمان دنیا می پاشد تا ابرهای روزمره، سرخی آفتاب را نپوشاند.
محرم، ماه فریاد، ماه بیداری و پایداری است؛ ماهی که تمام تاریخ،
وام دار یک نیم روز آن است.
ماهی که خاک و خون، آتش و عطش و مشک و تیر، رازهای سر به مهر آنند.
ماهی که هفتاد و دو آیه ی سرخ، بر صحیفه ی دل ها نازل شد و هفتاد و دو کهکشان،
در مدار هستی قرار گرفت.
ماهی که دست می افتاد و پر و بال می رویید.
ماهی که هر ساله انتظار من و تو را می کشد.
محرّم، فصل مَحرم شدن با خوبی هاست؛ فصل فشردن دست هایی که
در کنار فرات، رویید؛ فصل عاشقی کردن.
سال هاست که محرم سیاه پوش است و سینه ها از سوگ، در جوش و خروش.
نور می پاشد. کیست که آزاده باشد و محرم را به سوگ ننشیند؟



گریه امام صادق ـ علیه السلام ـ
داود رقى مى گوید: نزد امام صادق ـ علیه السلام ـ بودم که آبى طلب نمود، و آنگاه که از آن نوشید حالش دگرگون شد و چشمانش پر از اشک گردید و به من فرمود:
«یا داود لعن اللّه قاتل الحسین ـ علیه السلام ـ و ما من عبد شرب الماء فذکر الحسین ـ علیه السلام ـ و اهل بیته و لعن قاتله الا کتب اللّه عز و جل له مائة الف حسنة و حطّ عنه مائة الف سیّئة و رفع له مائة ألف درجة و کأنّما اعتق مائة الف نسمة و حشره اللّه عزّ و جلّ یوم القیامة بلح الفؤاد.» [12]
«اى داود! خداوند لعنت کند قاتل حسین ـ علیه السلام ـ را. به راستى بنده اى نیست که آب بنوشد سپس حسین ـ علیه السلام ـ و اهل بیتش را یاد و قاتلش را لعن کند مگر آنکه خداوند ـ عز و جل ـ صد هزار حسنه براى او مى نویسد و صد هزار گناه را از نامه عمل او محو مى گرداند و صد هزار درجه او را ترفیع مى دهدو مانند آن است که صد هزار بنده را آزاد کرده است و او را در روز قیامت برمى انگیزد در حالى که قلب او شاد و خنک است.»
نیز مى فرمود:
«من ذکر الحسین ـ علیه السلام ـ عنده فخرج من عینیه مقدار جناح ذبابة کان ثوابه على اللّه ـ عز و جل ـ و لم یرض له بدون الجنّة.» [13]
«هر کس حسین ـ علیه السلام ـ در نزد او یاد شود، آنگاه از چشمانش به اندازه بال مگسى اشک خارج شود پاداش آن عملش بر عهده خود خداست و خداوند نیز به کم تر از بهشت براى او راضى نمى شود.»
[12]کافى، ج 6، ص 391، ح 6; امالى صدوق، ص 205، ح 223; بحارالانوار، ج 66، ص 424، ح 17.
[13] ـ ثواب الأعمال، ص 109، ح 1; بحارالانوار، ج 44، ص 288، ح 28.