مترسک ناگزیر . . .
جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۸۹، ۰۱:۵۴ ب.ظ

تا کی به پای حسرت باران بایستیم ؟
با چتر در میان بیابان بایستیم ؟
مثل مترسکی همه ناچار و ناگزیر
در زیر سایه های کلاغان بایستیم ؟
هر فرد میله ی قفس خالی ِ خود است
تا کی میان این همه زندان بایستیم ؟
ای رود سمت آمدنت را نشان بده
رخصت بده کنار درختان بایستیم
یک جمعه گفته ای که می آیی ، ولی بگو
باید کدام سمت خیابان بایستیم ؟!

۸۹/۱۱/۱۵