حال مرا نپرس که هنجار ها مرا مجبور می کنند بگویم که بهترم ...!
دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۶ ب.ظ
کمی آنسوی ییلاق ذهن تو ،
چادری برای زیستن بر پا کرده ام...!
اما دلگیرم از سرمای افکار تو !
_ که عشق را به انجماد میرساند ؛
و انبساط خاطر مرا.....
"با من گرمتر بیندیش"
...!

نامه هایم را برای پاره کردن نوشته ام
می توانی بسوزانی شان ...!
حرفهایم را بی دلیل گفته ام
می توانی فراموش شان کنی ...!
ولی عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام
" نمی توانی دوستم نداشته باشی! "
۹۲/۰۴/۲۴