من به خدا سپردمت ...
دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۸۹، ۱۰:۱۷ ب.ظ
من به خدا سپردمت ، ای همه آرزوی من
لحظه به لحظه دیدنت ، من به خدا سپردمت ای همه زندگی من نذر برای دیدنت
چشم خمار نرگس است مست نگاه مست تو ای که همه مستی من هست برای دیدنت
قد مثال سرو تو هوش برد ز هوشیار
ای همه عقل وهوش من رفت برای دیدنتغمزه آن نگاه تو نیزه به دیدگان زند
ای که دو چشم کور من دید برای دیدنت
آن لب همچو غنچه ات باز شکوفه کی زند ؟
ای همه ی شکوفه ها تشنه برای دیدنت
پهنه رخسار تو ماه به توبره می کشد
ای همه ماه و اختران به صف، تا برسند به دیدنت
۸۹/۰۸/۰۳