کلا از واژه فریـــــــــاد تنــــــم میلرزد
شب غلام است جهانشاه کنار خســــرو
کوه از تیشه من از ناله فرهاد تنـــم میلرزد
دل من کوچک و زار است صیدش نکنی
قبلا از آدم صیـــــــاد تنـــــــــــم میلرزد
دلـــــم آمیخته با عطســـــه گلهای تنت
ای خدا صبــــــــــر! که ای داد تنم میلرزد
گر چه زیبایی تو باد به صحــــــرا نبرد
از تماشای تو در باد تنــــــــــم میلرزد
ماه شیدای من انگـــــــار مرا میسوزد
از همین خاطره در یــــــــاد تنم میلرزد