کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب

کربلا . . .

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۸۹، ۱۰:۱۷ ب.ظ


امام حسین (علیه‌ السلام):


مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقۀ زبان‌شان است، تا زمانی که آسایش‌شان برقرار باشد گرد


آن می‌چرخند و آن‌گاه که با آزمایش غربال شوند، دینداران اندک خواهند بود.

بحار الأنوار، ج 44، ص 383


می وزد در باغ دل همچون نسیم


لطف بسم الله الرحمن الرحیم


باز امشب من ترنم می شوم

در زمین کربلا گم می شوم




مطرب آهنگی موافق ساز کرد

خلق را با کربلا دمساز کرد




کربلا کامل ترین واژه هاست

تازه تر از تازه های تازه هاست




کربلا یعنی شرابی لاله گون

کربلا یعنی که غمها لون لون




کربلا سرحد مستی و جنون

کربلا یعنی شرافت ، آزمون




کربلا آشفتگی های زمین

کربلا حق الیقین ،عین الیقین




کربلا یعنی سخاوت بی ریا

کربلا یعنی شهادت بی ریا




کربلا یعنی قرابت با خدا

کربلا یعنی حسین سر جدا




کربلا یعنی شرف ،آزادگی

کربلا یعنی همه بالندگی




کربلا یعنی قیام بی قعود

کربلا یعنی عبادت با سجود




کربلا یعنی مقیم حق شدن

کربلا یعنی جنون ، عاشق شدن




کربلا یعنی قلم یعنی قدم

کربلا یعنی صمد یعنی صنم




می شود در کربلا الله دید

صوت قرآن از سری بی تن شنید




زینب و قرآن شنیدن از سری

کو بد ازهر عیب در دنیا بری




زینب و غمهای عالم دیدنش

ما رایت الا جمیلا گفتنش




کربلا یعنی عبادت بندگی

کربلا یعنی سراسر زندگی




کربلا یعنی شروع انتظار

کربلا یعنی قرار بی قرار




می شود یکباره تا خورشید رفت

در میان آتش امید رفت




عشق یعنی سوختن بی واهمه

سوخت باید در کنار فاطمه




آه و آتش هر دو از یک جنس زاد

لیک آن ازدل زد و این از عناد




می شود تن را جدا سر را جدا

کرد زیر سم مرکبها رها




می شود از سر گذشتن نزد دوست

آری آری این سخاوت ها نکوست




می شود آزاد شد از ما سوا

از تعلق شد رها بی ادعا




شعله ای از غم به جان خود زدن

سوختن آنگاه خاکستر شدن




کربلا یک وسعت بی انتهاست

کربلا بهتر بگویم کربلاست                          محمد مهدی ناصری

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۱۶
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

نظرات  (۲)

خداوندا از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم حال که بزرگ شده ام و کسی را دوست می دارم می گویند: فراموشش کن!!!

موفق باشین
۱۷ آذر ۸۹ ، ۰۷:۵۳ دوست و آشنای رفتنی شما
به سینه هرکه تمنای کربلا دارد!!

همیشه در دل خود روضه ای به پادارد!!

کسی که عشق تو دارد دگرچه کم دارد!!

بدون عشق تو عالم کجا بها دارد!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی