بالهای دوباره ی پرواز . . .
شنبه, ۲ بهمن ۱۳۸۹، ۱۲:۵۸ ب.ظ
وقتی از من فقط دلم مانده
فصل تکرار دل، تماشایی است
شاعر لحظه های ایمانم
در خیال شکست تنهایی است
وقتی از من فقط دلم مانده
از غرور پرنده سرشارم
در هوای دوباره ی رویش
مثل ابر بهار می بارم
در خیال دوباره ای با تو
شاعر یک شروع مغرورم
در تب لحظه های این آغاز
باز هم با تو از خودم دورم
باز هم با تو سایه ی تردید
در دلم بی اشاره می میرد
یک نفر نقش بی پناهی را
از من و ما و قصه می گیرد
یک نفر با من از تو می گوید
از تو که در پیِ حلولی باز
از تو از یک ترانه یک رویا
بالهای دوباره ی پرواز !
وقتی از من فقط دلم مانده
رنگ شعر پرندگی آبی است
باز در شور لحظه ی آغاز
چشم روحم اسیر بی خوابی است
" نرگس عینی "
فصل تکرار دل، تماشایی است
شاعر لحظه های ایمانم
در خیال شکست تنهایی است
وقتی از من فقط دلم مانده
از غرور پرنده سرشارم
در هوای دوباره ی رویش
مثل ابر بهار می بارم
در خیال دوباره ای با تو
شاعر یک شروع مغرورم
در تب لحظه های این آغاز
باز هم با تو از خودم دورم
باز هم با تو سایه ی تردید
در دلم بی اشاره می میرد
یک نفر نقش بی پناهی را
از من و ما و قصه می گیرد
یک نفر با من از تو می گوید
از تو که در پیِ حلولی باز
از تو از یک ترانه یک رویا
بالهای دوباره ی پرواز !
وقتی از من فقط دلم مانده
رنگ شعر پرندگی آبی است
باز در شور لحظه ی آغاز
چشم روحم اسیر بی خوابی است
" نرگس عینی "
۸۹/۱۱/۰۲
سلامممممممممممممم
دم عیسى همه در خاک شفا خانه اوست
این حسین است که با اینهمه آیات جمال
این حسین است که از حشمت ثار اللهى
این حسین است که از پیرهنى خون آلود
این حسین است که گیسوى على اکبر او
این حسین است که سر لشگر پر همّت او
این حسین است که از خرمن گلگون کفنان
قهرمان است حسین وزده بر سینه نشا ن
×××××××××××××××××××××××××
یا علــــــــــــــــــــــــــــــی