کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب

باید گـِــریـست ...

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۲۵ ب.ظ

دستهای من

به نوشتن نامه های عاشقانه

به چیدن گلهای مریم

گوشهایم

به شنیدن ترانه های باران

به آوای دریای بی کران

و پاهایم

به قدم زدن میان صدفهای وارونه ی ساحل

دل بسته اند

و چشمهایم

آن همیشه خیره به چشمهای تو

آنقدر خواهند گریست

تا برگ های کتاب زندگی

آن صفحه های سیاه جدایی, خیس شوند

و تو باز با شال دست باف خود

گونه های مرا از اشک

خواهی زدود

این اشک

از هر لبخند زیباتر

وز هر بوسه جاودانه تر است

این اشک


حرارت گونه های سرد من است

تا ابد

برای عشقی جاودان

باید گریست…

و تو نیز نزدیک تر شو

تا با هم

گونه های خود را با حرارتِ اشک هایِ عشق

بشوییم ...

"ابوذر سیه پوش"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۲۱
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی