کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب

میـــــــــــگذرد ...!

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۳۸ ب.ظ

زندگی می گذرد

هرچقدر سخت ولی می گذرد
حال من بارانیست
ودلم حسرت دیدار تو را
پشت این پنجره ها
روی این شیشه پوشیده شده از سرما
مثل آه می خواند

من چقدر دلتنگم
نفسم سردی این شیشه بی احساس را
در خودش می بلعد
تن من یخ زده از تنهائی
حتی این پنجره احساس مرا می فهمد

چه دلم بیتاب است
ونگاهم خسته
چشم برهم زدنی می بارم
وتمام تن من می لرزد

همه جا تاریک است
چه کسی می داند؟
چتر چشمان ترم
در کجای دنیاست؟
وچه ها می گذرد بر قلبش؟
وای که انگار دارم می میرم
پلک می بندم و اینبار که باز می کنمش ،می بینم
.
.
.
شیشه هم از غم من
اشکها می ریزد
...

و همه قصه دیوانگی این دل و این شیشه را می فهمند ...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۱۷
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

نظرات  (۲)

..ღ♥ღ
..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ ......ღ♥ღ
...........ღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥........ღ♥ღ
....................................................ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..............................@@................ღ♥ღ
..............................@@...............ღ♥ღ
چه دلم بیتاب است
ونگاهم خسته
چشم برهم زدنی می بارم
وتمام تن من می لرزد
همه جا تاریک است...
راستی آفرین بر نگاهتان بابت انتخاب شعر



مدینه یادگار غربت
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو می روی به سلامت سلام ما برسانی

مطلبی نوشته شده در شهر مدینه توسط محمد(دوست خوبم) که هم اکنون در مکه هستند تا تاریخ ششم ماه مبارک.
حلول ماه زیبای رمضان مبارک، باشد که رستگار شویم در این ماه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی