کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

کـوچــه ی تنهـــــایـی

درویش کوچـــــــــه های تنهــــــــاییم ، کاسـه ی گـدایــی مـرا ، سکه ی نگـــاه تـو کـافـیــست...!

بگذار

تا درغـــــربت کـــــــــــوچه ام

کنارخـــــــطهای سیاه دفتـــــــــرم

به احترام قــــــــلب شـکستــــــه ام

بــــمیــــــــــرم ...!

************************
شعـــــــــر من کوچـــــــه پیچاپیچی است ؛

کوچــــــــــه باغیست که تنهـــــا یک شب !

تــــــــو از این کوچـــه گذشتی مغــــــــرور ؛

سـالهـــــــــا میـگـــــــــــــــــــــذرد ...

سالهـــــا در گـــــذر کوچـه نــــــــــگاه دیـوار!

دیده بـــــس رهگـــــــــذران را خامــــــــوش ...

دیده بـــــــــس رهگــــــذران را پــرشـــــــور ...

لیک ای رهگــــــــذر یک شبه ی " کـوچـه تـنـهـــایـــی " من

جـــــای پای تـــــو در این کوچــــــــــــه بجا مانده است...!


************************

بایگانی
آخرین مطالب

۳۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است


وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست 
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست 
ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد 
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست 
در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید 
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست 
بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند 
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست 
عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد 
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست ...!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۰۳
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ


تـو را

خبـر ز دل بی قـرار بایـــدُ نیست ...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۱
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

گرگ ها خوب بدانند که در این ایل غریب
گر پدر نیست،تفنگ پدری هست هنوز
گر چه نیکان همگی بار سفر بربستند،
شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز!



باران حضورت که ببارد
تنهایی ام
خشکسالی اش را تعطیل میکند به حرمت وجودت..!
اللهم عجل لولیک الفرج

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۵۲
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
السلام علیک یا فاطمه المعصومه (س)
حضرت معصومه سلام الله علیها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۵۵
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

بازی بچه ها با آب, برف شادی در زمستان, تصاویر بدیع, تصاویر جالب و دیدنی, تصاویر طبیعت زیبا, تصاویر عجیب, تصاویر هنری, دختر با موههای قرمز, دختر ب

حاصلی از هنر عشق ِ تو جز حرمان نیست

آه از این درد که جز مرگ ِ من اش درمان نیست

این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم

که بلاهای وصال ِ تو کم از هجران نیست

آنچنان سوخته این خاک ِ بلا کش که دگر

انتظار ِ مددی از کرم ِ باران نیست

به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت

آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست

این چه تیغ است که در هر رگ ِ من زخمی از اوست

گر بگویم که تو در خون ِ منی ، بهتان نیست

رنج ِ دیرینه ی انسان به مداوا نرسید

علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست

صبر بر داغ ِ دل ِ سوخته باید چون شمع

لایق ِ صحبت ِ بزم ِ تو شدن آسان نیست

تب و تاب ِ غم ِ عشق ات ، دل ِ دریا طلبد

هر تــُنـُـک حوصله را طاقت ِ این توفان نیست

سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست ... !

" هوشنگ ابتهاج "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۵۵
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
http://asireferagh.persiangig.com/image/6870w38.jpg

در را نبند و پنجره‌های مرا بگیر
حال مرا نگیر و هوای مرا بگیر

هر روز از این شکنجه سرم تیر می‌کشد:
کمتر بیا در آینه جای مرا بگیر

حالا که با تو هستم و دور از تو: بی گمان‌
وقتش رسیده است عزای مرا بگیر

تقدیم می‌شود به تو و خلوت شبت‌؛
هرچند ناخوش است‌; صدای مرا بگیر

بگذار به «عروسی خون‌»دعوتت کنم‌
دستی جلو بیار و حنای مرا بگیر

افتاده عکس ماه به فنجان خالی‌ام‌
یک فال قهوه دورنمای مرا بگیر

وقت پریدن است اگر عازمی بیا
دست مرا رها کن و پای مرا بگیر..!

"مهدی فرجی"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۴۷
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

تا تو را در ازدحام کوچه ها گم کرده ام
ابرم و در لابلای شب تراکم کرده ام

مردمِ چشمم میان چشم مردم مانده است
آنقدر من جستجو در بین مردم کرده ام

آری آری پرگرفتی از حصار تنگ ما
پشت پرچین دلت بیهوده گندم کرده ام

واژه در اندیشه ام پیوسته در جا می زند
لب ندارد خامهء شعر تلاطم کرده ام

مثل یک آیینه لالم در بیان حس خود
بس که با دیوار بی نجوا تکلم کرده ام

آن زلال شیشه ام من  رو بروی دستها
سنگ دارد می رسد اما تبسم کرده ام

ای امید ابری من ! پلک خود را باز کن
من خودم را در شب چشمان تو گم کرده ام ...!

" فرهاد صفریان "

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۳۴
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

تومیدانی آنها که از چشم میافتند ...

دقیقا کجا میافتند؟ ...

چندیست دنبال خودم میگردم...!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۱۳
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

به خاطر دوست داشتنت خجالت نکش ؛

اونی باید خجالت بکشه ،

که می دونه دوسش داری اما…

دوست داشتن “بلد” نیست  !!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۰
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

اشک ها قطـره نیستنـد !

بلکه کلمـاتى هستنـد که مى افتنـد

فقط بخاطـر اینکه :

پیـدا نـمیکنند کسى را که معنــى این کلمـات را بــفهمـد !!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۰
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ banoo Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ